امیر عباسامیر عباس، تا این لحظه: 11 سال و 22 روز سن داره

نی نی کوچولوی من

سیسمونی نی نی جونم

سلام گل پسر مامان خوبی؟ من واقعا از شما معذرت میخوام این چند روز به دلیل امتحان هام نتونستم بیام و برات بنویسم ببخش مامانی رو.عزیز دلم این چند روز اتفاقهای زیادی افتاد مامان جون اینجا بود تازه رفته-با بابایی رفتیم مبل خریدیم که ٢ /١١ میارن برامون -شنبه عمه با شوهرش اومدن اینجا با کمک اونا اتاق خوابتو چیدیم که عکسهاشو برات میزارم.خلاصه اینکه کلی این چند روز خوش گذشت.البته شما خودت تو شادی ها شریک بودی عزیز دلم. البته عکسها زیاد خوب نشدن از چیدمان اتاقت راضی نیستم خوشحال میشم اگر دوستان من و پسرم نظر بدن که چی کار کنم بهتر میشه... عکسها در ادامه مطلب...     ...
25 دی 1391

وقتی نی نی به باباش لگد می زنه

پسر گلم همیشه هواسش جمعه... مراقبه مامانشه. من که خونه نیستم اون مرد خونست. هر چند که الان تو دل مامان ناهیدشه... خوش به حالش توی قشنگ ترین و مهربون ترین دل دنیاست. راستی هر وقت من به دل مامانی دست می زنم زود قیرتی می شه یه لگد حسابی میزنی به دستم. چند روز پیش خودشو جمع کرده بود یه گوشه ی دل مامانش. کله گردش پیدا بود. منم به کله خوشگلش دست زدم. حس خیلی قشنگی بود. قربونش برم ...
11 دی 1391
1